غلو

مالك بن عطيه گويد: يكى از اصحاب امام صادق( ع) نقل كرد:

🔸روزى امام آمد و با خشم فرمودند: من ساعتى قبل كارى داشتم، از منزل خارج شدم، يكى از سودانی هاى مدينه فرياد زد: لبيك يا جعفر بن محمّد لبيك! (اين سودانى امام را خدا گرفته بود و به جاى اينكه بگويد لبيك اللهم لبيك،‏ می گفت لبيك يا ابا عبد اللَّه.)

با ترس و وحشت از اين سخنى كه او گفت، فورا به منزل برگشتم، و برای خدا به سجده رفته و صورت به خاك ماليدم و اظهار كوچكى و خوارى نمودم، و عرض كردم: خدايا، من از آن حرفى كه سودانى گفت، بيزار و متنفرم.

واگر عيسى بن مريم از آنچه خدا درباره‏ اش فرموده بود (كه او را بنده خود معرفى كرده بود) تجاوز می كرد چنان از گوش كر و از چشم كور و از زبان لال می شد كه ديگر نه می شنيد و نه می ديد و نه سخن می گفت.

🔹 خدا ابو الخطاب (یکی از غلو کنندگان در باره حضرت که به ایشان نسبت خدایی می داد) را لعنت كند و او را با ضربه آهن بكشد.

📚منبع:
(کافی، ج 8 ص 266)